معرفی وبسایت ایران فونا

 


خلاصه اهداف


ایجاد ارتباط در زمینه‌های علمی, پژوهشی, آموزشی و فنون آماری

فراهم کردن امکانات لازم برای تبادل نظر بین محققان, متخصصان و سایر کارشناسانی که به نحوی با شاخه‌های گوناگون آمار سروکار دارند

تهیه, تدوین و انتشار نشریات علمی, برگزاری و همکاری در تشکیل گردهماییهای علمی داخلی و بین‌المللی

همکاری با وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سایر وزارتخانه‌ها در برنامه‌ریزی امور‌ آموزشی و پژوهشی آمار

ارائه خدمات آموزشی, علمی, فنی و مشاوره‌ای در همکاری با سازمانهای اجرایی آمار کشور

 

وبسایت ایران فونا

 

گوشه هایی از اولین همایش تحلیلی فرگشت زیستی






عکس های اولین همایش تحلیلی فرگشت زیستی

   بهمن ماه 1383

Exclusive for biology82

به دلیل مشکلات عکس ها تا ساعت ۱۶ الی ۱۷

امروز ۱۴/۰۲/۲۰۰۵

دوباره قرار خواهد گرفت


ارنست مایر در سن 100 سالگی درگذشت

mayr

ارنست مایر در سن 100 سالگی درگذشت

زیست شناس تکاملی برجسته قرن ارنست مایر 3 فوریه 2005 ( پنجشنبه 14 بهمن ماه 1383) پس از یک بیماری کوتاه مدت در بدفورد ماساچوست در سن 101 سالگی و پس از یک عمر پربار و مفید درگذشت. وی بنیان گذار ایده های نوین زیست شناسی فرگشتی و بنیان گذار مفهوم زیست شناختی گونه می باشد.

 به عنوان یک پرنده شناس , پرندگان بسیاری را طبقه بندی نمود اما وی رابه خاطر فرمول بندی مفهومی می شناسیم که امروزه در مطالعه گونه ها مورد استفاده تمام زیست شناسان و دانشجویان می باشد. مایر اولین کسی بود که گونه را به عنوان گروهی از افراد تعریف نمود که قادر به زادآوری با یکدیگر باشند, مشروط برآنکه نسبت به افراد سایر گونه ها دارای جدایی تولید مثلی باشند. این تعریف نوین از گونه باعث شکل گیری این ایده شد که دو گونه جدید  در صورتیکه یک گونه به دوجمعیت مجزا تقسیم شود , می توانند ایجاد گردند. در این حالت تجمع تغییرات تدریجی در هریک از جمعیت های جدا شده می تواند در نهایت منجر به استقرار مکانیسم های جدایی تولید مثلی و ایجاد گونه های جدید گردد. در واقع این ایده پاسخی بود به مسایلی که داروین در ارتباط با تحول موجودات زنده مطرح کرده بود.

ارنست در 5 جولای 1904 میلادی در باواریای آلمان متولد شد. مایر جوان مجذوب حیات وحش بود , وی در طی 16 ماه موفق به کسب در جه PhD شد پس از آن در 1926 در موزه برلین مشغول به کار شد و از آن به بعد مطالعات  خود را در گینه نو آغاز نمود.

دوره بعدی زندگی مایر در ایالات متحده سپری شد, ابتدا در موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک و از 1953 در دانشگاه هاروارد در ماساچوست مشغول به کار شد. در 1961 به ریاست موزه جانورشناسی مقایسه ای دانشگاه هاروارد منصوب شد.

والتر بوک که یکی از دانشجویان قدیمی مایر می باشد و اکنون به عنوان یک زیست شناس فرگشتی در دانشگاه کلمبیا نیویورک مشغول به کار می باشد وی را هم رتبه دوزیست شناس برجسته دیگر یعنی تئودوزیس دوبژانسکی و جرج گیلورد سیمپسون می داند. این سه نفر اشخاصی هستند که می توان آنها را به عنوان معماران نظریه ترکیبی فرگشت دانست .

نقش اصلی مایر در تعریف و ارایه مفهومی کامل از گونه بوده است که در 25 جلد کتابش به خصوص اولین کتابش یعنی  Systematics and the Origin of Species  در سال 1942 به آن پرداخته است .

 

از بین آثار بیشمارش می توان به آثار زیر اشاره کرد:

The Growth of Biological Thought; One Long Argument: Charles Darwin and the Genesis of Modern Evolutionary Thought ; Population, Species, and Evolution; Systematics and the Origin of the Species from the Viewpoint of a Zoologist; This Is Biology; Toward a New Philosophy of Biology; Evolution and the Diversity of Life: Selected Essays, The Evolutionary Synthesis, and What Evolution Is (Science Masters Series).


به نقل از وبلاگ  فرگشت زیستی جهت معرفی
 

وبلاگ تکامل زیستی (فرگشت)

تنوع

ازدست دادن تنوع به هنگام ایجاد تنوع

 

     تنوع با افزودن چیزی به محیط یا کاستن آن از محیط تنظیم می شود. بنابراین ،باید هنگامی که چیزی به محیط می افزاییم بسیار بیشتر از زمانی که چیزی از آن کم می کنیم مراقب باشیم، زیرا آنچه را که از محیط حذف کرده ایم میتوانیم دوباره به آن بازگردانیم، اما هنگامی که یک گونه بیگانه را وارد محیطی میکنیم ممکن است نتایج وپی آمدهایی آن کاملا ازکنترل ما خارج باشد. در مورد ورود گونه های بیگانه به یک محیط که به نوعی میتوان آن را افزودن تنوع در نظر گرفت،نتایج ممکن است کاهش شدید تنوع بومی باشد، به ویژه اگر گونه بیگانه ماهیتی  تهاجمی داشته باشد وبا طرد گونه های بومی در زیستگاه تازه غالب شود

     دانیل سیمبرلاف، اکولوژیست( دانشگاه تنسی درناکس ویل) دراین ارتباط اظهار داشته است«تصور کنید درحال تماشای یک تابلو نقاشی زیبا ورنگارنگ هستید که ناگهان تمام رنگهای آن در هم ادغام می شوند وتابلو مغشوش وآشفته می گردد چنین چیزی بر سرگیاهان وجانوران جهان آمده است.با افزایش ارتباطات در جهان امروز، جریان ورود گونه های بیگانه به سرعت افزایش یافته است.اگر همچنان دست روی دست بگذاریم،یورش این گونه های مهاجم باعث طرد گونه های بومی شده که خسارات اقتصادی و اکولوژیکی جبران ناپذیری بر جای خواهد گذاشت».

     سیمبرلاف در مورد مهاجرت گونه های بیگانه به مناطق جدید که باعث وارد آوردن خسارت برعلفزارها، جنگلها،بوم نظام های آبی وخشکی می شود سخن می گوید واضافه می کند:

«زیستگاههای جهان به سرعت در حال همگن سازی واز دست دادن تنوع خود هستند».

برآورد شده است که این پدیده سالانه میلیاردها دلار برای مردم ایالات متحده هزینه داشته باشد،

زیرا اکنون حدود یک چهارم درآمد کشاورزان صرف کنترل گیاهان بیگانه می شود. به علاوه، زمینها وآبراهه های ایالات متحده زیر هجوم گیاهان آبزی قرار گرفته اند که میزبان گونه هایی هستند که سلامت انسان را به شدت به خطر می اندازند که از آنجمله می توان به پشه ببری اشاره کرد که از ژاپن وارد ایالات متحده شده وبه سرعت در حال گسترش است وعامل بیماریهای همچون التهاب مغز، تب زرد وتب دنگیو می باشد.

     با آنکه هزاران سال است که گیاهان وحیوانات توسط انسان از محلی به محل دیگر منتقل

میشوند،رشد سریع مسافرت وتجارت در عصر حاضر ونیز مهاجرت کامل جوامع انسانی به دلیل

پدیده هایی همچون جنگ،مشکل جدیدی را به وجود آورده که پیش ازاین هرگز سابقه نداشته است.

    به عنوان مثال مار قهوه ای  که باعث نابودی پرندگان جنگلی جزیره گوام شده است. اکنون با

بی احتیاطی مسافران وماموران گمرک از طریق وسایل نقلیه زمینی وهوایی وارد هونولولو شده

است. . یک حلزون بزرگ آفریقایی که خسارات بسیاری به محصولات زراعی بسیاری از جزایر

اقیانوس آرام واردکرده است توسط یک پسر بچه از هاوایی به فلوریدا به عنوان هدیه برای

مادرش منتقل شده است قارج سوختگی بلوط آسیایی در اواخرقرن نوزدهم وارد نیویورک شد

وتقریبا تمامی درختان بلوط امریکایی را در ساحل شرقی ایالات متحده نابود کرد این در حالی است که پیش از ورود این قارچ، این درختان بلوط گونه غالب بسیاری از جنگلهای این منطقه بودند مثالهایی از این دست بسیارند.

ریشه کنی این گونه های بیگانه نه تنها در بسیاری از موارد ناممکنکه بسیار هزینه بر است،زیرا

روش های کنترل شیمیایی، مکانیکی یا زیستی که می تواند در بعضی موارد خسارات آنها رابه

حداقل برسانند. اکثرا برای گونه های مفید بومی زیان بار است.

 

نابودی تدریجی تنوع

 

تنوع به شکلهای گوناگون و بدون انکه متوجه شویم از دست می رود ,زیرا اولا نابودی تنوع یک فرایند تدریجی در زمان حال است که چندان برای ما مملوس نیست و دوم این که هیچ گاه نخواهیم توانست بفهمیم تلاشها و فعالییتهای فعلی ما در گذر زمان و برای رسیدن به حقوق مدنی به غنای جامعه کمک می کند یا باعث فرو پاشی آن میشود. به هر روی بسیاری از این فعالییتهای انسانی باعث به تاراج رفتن تنوع میشود.

یکی از مثالهای بنیادی در این ارتباط ,اولویت رشد اقتصادی یک جامعه یا اجتماع است که بر اساس آن همه مردم می کوشند حد اکثر سود اقتصادی را به دست آورند و شرایط مطلوب خود را بر جامعه یا اجتماع تحمیل کنند,بدون انکه پی آمدهای زیست محطی آن را بر نسلهای بعدی در نظر بگریند.بنابراین در چنین شرایط خود محورانه ای است که مردمانی با خلق و خوی تهاجمی مسیر حرکت و رشد جامعه را تعیین میکنند مگر این که رفتار این گروه توسط گروه دیگری که دید گاههای بشر دوستانه ای دارند و همواره به دنبال  تکامل اخلاقی جامعه بشری هستند کنترل و تعدیل شود. بدین ترتیب می بینیم که تنوع موجود در طبیعت پیوسته از دست می رود و نابود  میشود زیرا ارزش حقیقی آن که به همه تعلق دارد و بنا براین ملک هیچ کس نیست, بر آن گروهی که فقط به دنبال تبدیل اموال و املاک  خود به پول و ارزشهای اقتصادی هستند,پوشیده مانده است. چنین نگاه خود محورانه و تنگ نظرانه عامل اصلی زوال برگشت ناپذیر تنوع است.

 

نابودی برگشت ناپذیر تنوع

 

با شکوفایی صنعت خانه سازی پس از جنگ جهانی دوم و با آغاز فعالییت و رشد شرکتهای معظمی که مهمترین دستاوردشان هویت زدایی انسانها و اشیا بود , به تدریج  ماهیت اشیا به شکل قابل توجهی تغییر یافت . مراکز تجاری به وسیله جادههایی که بیش از پیش بزرگتر و وسیع تر می شدند و زمینهای تجاری را تصرف میکردند , به همدیگر متصل میشدند . سپس با ظهور صنعت ساخت خانه های کوچک و کوچکتر که بعضی از آنها در دشتهای سیلا بی یا مناطق بی ثبات ساخته میشدند  , جدایی بخشهای  اجتماع شتاب بیشتری به خود گرفت.

تمرکز گرایی که پیشتر در غالب شرکتهای بزرگ صنعتی دیده شده بود وارد چشم اندازهای طبیعی نیز شد.

رانندگی در بزرگ راههای بزرگ به یک ضرورت تبدیل شد و به دنبال آن آلودگی هوا و نیز آب نیز حادث شد که این آلودگی با ساخت هر کیلومتر بزرگراه جدید و ورود هر خودروی جدیدی به آنها شدت گرفت. سکون و آرامش  سنتی خیابانهای شهری جای خود را به سرعت رو افزون خود روها داد.

ژان چسنو در این باره نوشته است L خیابانها که پیش از این به مثابه ی هنر زندگی بودند اکنون به شریانهای ترافیک خودروها تبدیل شده اند . مردم فقط در آ نها از نقطه ای به نقطه ی دیگر رانندگی می کنند.)

به دیگر سخن , پیشتر که مردم آهسته در خیابانها قدم می زدند بیشتر همدیگر را می دیدند و همین ارتباط در خیابانها , پیوندهای اجتماعی را مستحکمتر می ساخت .

به تدریج و با رسوخ فرهنگ تمرکزگرایی در اجتماع که باعث تخصصی کردن چشم انداز ها شد,  ارتباطات اجتماعی گسسته و اجزای اجتماع از همدیگر پراکنده شدند.

به دنبال برچیدن این حصارهای زنده , تنوع غنی علفهای جمنی ,درختچه ها و درختان آن نیز که زیبایی دره را چنان مسحور کننده کرده بود, از میان رفت. به دنبال آن جغدهایی که از مزارع اطراف به این منطقه می آمدند از میان رفتند.

 نغمهء چکاوکها در چمنزارها که هر صبح شنیده می شد نیز خاموش گشت و دیگر آ واز سهره ها به گوش نخورد . پرواز سر خوشانهء گنجشکها , لانه ی موشهای صحرایی , قرقاولها و خرگوشها همگی از این منطقه رخت بر بستند . با وجودی که ممکن است هنوز این موجودات در گوشه و کنار و حاشیه های این دره پراکنده باشند اما دیگر در حصارهای مزارعی که روزی به شکل با شکوهی سر برافراخته بودند دیده نمی شوند .

با گذشت 60 سال از آن زمان , چنین زیستگاهایی دیگر در این دره وجود ندارد و شخصیت زدایی عظیمی که دستاورد تمدن جدید پس از جنگ جهانی دوم بود مزارع آن را به چشم انداز های برهنه و خاموشی در زمستان و کشت زارهای همگن و بی تنوعی در تابستان تبدیل کرده است. واقعا چه اتفاقی افتاده است؟؟

 

از دست دادن تنوع محصولات زراعی به خاطر منافع اقتصادی

 

امی تانسون که نویسنده و کشاورز ارگانیک است اظهار داشته است:( هیچ کس شک ندارد که غذا یکی از ضروریات زندگی است .) با این حال بر اساس گزارش سازمان تولید و بذر ایالات متحده , حدود 90 درصد ارقام زراعی که در پایان قرن 19 کشت می شدند , دیگر در مقیاس تجاری در

دست نیستند و حدود دو سوم از 5000 رقم گیاهان زراعی آزاد گرده افشانی که در سال 1984 در اختیار بودند در سال 1994 از دست رفته بودند. سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل متحد برآورد کرده است که طی قرن بیستم 75 درصد تنوع زراعی نظامهای کشاورزی ایالات متحده از بین رفته است .

در کشاورزی سنتی, محصولات کشاورزی از طریق کشت چندباره ی محصولات توسط کشاورزان محلی حفظ می شد . این گیاهان زراعی از نظر ژنتیکی متنوع بودند , آزادانه توسط حشرات محلی گرده افشانی می کردند و از گیاه مادری ای که بر اثر کشت مکرر در دراز مدت به شرایط خاص اقلیمی و زیست محیطی آن سازگار شده بود, تولید و برای استفاده در فصول بعدی ذخیره می شدند . 

با وجودی که ارقام زراعی سنتی به اندازه ی ارقام مدرن تولید ندارند , اما در طول زمان و با گذر از شرایط مختلف شرایط خود را حفظ کردند تا غذای انسانهایی که آنها را پرورش می دهند تامین کنند .

اما بسیاری از این ارقام سازگار محلی اکنون از دست رفته اند, زیرا کشاورزان مناطق مختلف جهان ,  ارقام زراعی نوینی را که از برنامه های اصلاحی بدست آمده اند جایگزین آنها کرده اند . البته همان طور که از نظر اکولوژیکی انتظار می رفت, این ارقام جدید اغلب سازگاری ضعیفی به شرایط محیطی داشته و نسبت به بیماریها هم حساس و مستعد هستند . آگاهی از این آسیب پذیری و نگرانیهای مربوط به از دست رفتن تنوع ژنی ستنی, سازگار و مقاوم به بیماری ,گروهی از مردم را بر آن داشته است تا گیاهان سنتی مناطق مختلف را جمع آوری و نگه داری کنند که از جمله ی این گروه ها می توان به مؤسسه ی بین المللی تحقیقات برنج در فیلیپین اشاره کرد.

یکی دیگر از نگرانیهای فعلی مربوط به از دست رفتن گونه های گیاهی وحشی است . با وجودی که بر- آورد شده سرعت از بین رفتن گونه های گیاهی و جانوری در قرن بیستم مشابه بوده است , اما گیاهان پایه ی زنجیره ی غذایی به شمار میروند و بنابراین تخمین زده میشود که با نابودی هر گونه ی  گیاهی , 10 تا 30 گونه ی حیوانی که حیاتشان به این گیاه وابسته است نیز از بین می روند . بسیاری از گیاهانی که به عنوان ((علف هرز )) تلقی می شوند , یعنی گیاهانی که در یک مزرعه ناخواسته اند یا برای ما قابل استفاده ی آنی نیستند , در واقع از نظر دارویی یا ساخت فرآورده های جدید ودر نهایت تامین مواد ژنتیکی ای که صفات مثبتی دارند و می توان به گیاهان  زراعی منتقل کرد, اهمیت بسیاری دارند.

تصور میشود مردمان دوره ی اول (پیش از تاریخ)از 80 هزار گونه ی گیاهی خوراکی , حدود1500 گونه ی گیاهی وحشی را مصرف می کردند , در حالی که جوامع باستانی حد اقل 500 گونه ی سبزی کشت می کردند . اما امروز در ایالات متحده فقط 30 نوع گیاه کشت می شود و 95 درصد نیازهای تغذیه ای ما هم از این 30 گیاه تقسیم می شود و همین امر قابل تامل است و باید پیشنهاد کرد که به شکل آگاهانه ای گیاهان وحشی و نیمه اهلی خوراکی را حفاظت و نگه داری کنیم.

بنابراین مشخص می شود که ما نسبت به آنچه که خود و آیندگانمان با غفلت از توجه به گونه های زراعی که از بومیان آمریکای شمالی به ما رسیده و همیشه در فضای باز , منطق ساحلی یا دشتهای سیلابی مجاور شهرهایمان کشت می شده اند ,  متوجه نیستیم که چه گنجینه ی  گران بهایی را از دست می دهیم .اما برای حفظ این ثروت اجتماعی که همانا تنوع موجود در طبیعت است, ابتدا باید بتوانیم به شکلی خردمندانه و هوشیارانه ای از زمین بهره برداری کنیم .

 

حفظ تنوع از طریق نوع بهره برداری از زمین

 

     در ادامه سخن از زیستگاه به عمل به میان خواهد آمد، چرا که یک زیستگاه با کیفیت اساس تنوع زیستی، ژنتیکی و کارکردی را تشکیل می دهد که مجموعه این تنوع به عنوان ارکان ثروت طبیعی وبنابراین بقای اقتصادی به شمار می رود و همین بقای اقتصادی مترادف با رفاه دراز مدت جامعه است. زیستگاه از غذا، آب ، پناه گاه و فضا تشکیل می شود. به علاوه،رایط محیطی است که ترکیب گونه های گیاهان را مشخص می کند.و همین ترکیب گونه های گیاهی است که که ساختار ویژه ای را می آفرینند که خود امکان ظهور و بروز فرآیندها و کارکردهای خاصی را در زمان ومکان می دهد تا بخش زنده زیستگاه برای حیات وحش ودر نهایت انسان خلق شود. درک و حفظ بقای این اجزا نکته کلیدی پایداری زیستگاه های با کیفیت می باشد.

اگر ما واقعا به دنبال رسیدن به پایداری جوامع خود هستیم باید ابتدا بیاموزیم که چگونه این نکته را درک کنیم و بپذیریم وبه کار ببندیم که بقای جمعیت های بومی گیاهی و جانوری یک چشم انداز به سرعت نابودی قطعه ای از یک زیستگاه و همچنین سرعت مهاجرت موجودات زنده از یک قطعه در حال نا بودی زیستگاه به قطعه دیگری بستگی  دارد.

بنابراین شانس بقای گونه های که در بخش هایی از زیستگاه زندگی می کنند که بر اثر فعالیتهایی نظیر گسترش مناطق شهری از دیگر بخشهای زیستگاه  جدا افتاده اند،به شدت کاهش می یابد.

قطعه قطعه شدن زیستگاه که جدی ترین تهدید برای تنوع زیستی، ژنتیکی و کارکردی به شمار می رود، عامل اصلی بیشتر بحرانهای جهانی پیش گفته، نابودی موجودات زنده ونیز نابودی محلی گونه ها است.

 

اثرات  تغییرزیستگاه

 

     تغییر دادن ارتباطاتدرونی بین بخشهای مختلف یک زیستگاه به شدت بر فراوانی گونه ها والگوهای مهاجرت آنها تاثیر می گذارد.اندازه،شکل وتنوع بخشهای مختلف یک زیستگاه نیز بر الگو های فراوانی گونه ها تاثیر می گذارد و شکل یک بخش از زیستگاه می تواند در مواردی تعیین کننده نوع گونه هایی که می توانند از زیستگاه استفاده کنند، باشد. برهم کنش بین فرآیند های دخیل در پراکنش گونه ها با الگوی چشم انداز است که پویایی زمانی جمعیت های بومی که قادرند تا مسافتهای دور پراکنش یابند کمتر از جمعیتهای بومی که قادرند تا مسافتهای دور پراکنش یابند کمتر از جمعیتهای ساکن از آرایش مکانی بخشهای مختلف یک زیستگاه تاثیر می پذیرند.

     وظیفه ما نه تنها تصمیم گیری در مورد الگو های درونی چشم اندازها و در نظر گرفتن پی آمد های این تصمیمات بر کیفیت بالقوه زندگی نسلهای آینده است، بلکه آموزش بنیادی این مفاهیم به کودکانمان که نسل های آینده هستند، نیزمی باشد.

ما باید به شکل هدفمند وآگاهانه به سمت ایجاد پیوند زیستگاهها در قالب فضاهای باز حفاظت شده حرکت کنیم تا چشم اندازهای سازگاری حاصل شود که کیفیت زیستی آنها برای ما وآیندگان در حد قابل قبول و مطلوبی باشد. چنین حرکتی پیش از هر چیزنیازمند تغییر دیدگاه ماو توجه به شش نکته کلیدی زیر است:

1- تلفیق آگاهانه وهدفمند تفکرچرخشی با تفکر خطی، به شکلی که بتوانیم محصولات و خدمات مورد نیاز جامعه را تولید کنیم وهمزمان چرخه های طبیعت را به عنوان ابعاد تنوع درک وحفاظت کنیم تا جامعه با کمترین آسیب و خدشه ای به ایندگان منتقل شود.

2- آگاهانه و هدفمند بپذیریمکه زنان و مردان کاملا با هم برابرند، زیرا به هر حال زنان نیمی از تنوع موجود در جامعه انسانی را تشکیل می دهند. همچنین زنان بیش از مردان با ماهیت چرخه ای روابط هم سو وسازگارند و مردان هم بیش از زنان به تفکر خطی تولید گرا توجه دارند.و بنابراین توجه یکسان به مردان وزنان باعث ایجاد تعادل در کلیت جامعه انسانی می شود. به علاوه، معمولا زنانی که از حق تساوی  اجتماعی بر خوردارند فرزندان کمتری به دنیا می آورند که همین تنظیم خانواده، یگانه راه کنترل داوطلبانه و غیر اجباری جمعیت انسان است.

3-پیوند دادن یا ایجاد پیوند مجدد آگاهانه و هدفمند انسان با زیستگاههای مختلف از طریق یک نظام تلفیقی فضاهای بازی که در آن به مردم در مورد اهمیت بنیادین کیفیت زیستگاها آموزش داده می شود.

4-حفاظت آگاهانه و هدفمند از تنوع زیستی، ژنتیکی و کارکردی موجود که ثروت غیر قابل جایگزینی است که اساس مفهوم کرامت انسانی را شکل می دهد و بر اساس آن هر انسان(وهر گونه زنده) آزادانه می تواند در هر محیطی رشد و زندگی کند.

5-پذیرفتن آگاهانه مسئولیت ایجاد پیوند پایدار بین زیستگاه ها به شکل فضاهای بازوتنوع گونه ای غنی که هزینه ای است که باید برای رسیدن به پایداری دراز مدت و حفظ تمامیت اکولوژیکی الگوهایی که در چشم انداز آفریده ایم، بپردازیم.

6-انتخاب آگاهانه ظرفیت فرهنگی(کیفیت زندگی) به جای ظرفیت محیطی(حداکثرگنجایش زمین برای انسان)، زیرا ما نمی توانیم هم زمان کیفیت(زندگی با کرامت) وگمیت(صرفا بقا) را با هم « انتخاب کنیم».

اهمیت این شش نکته در چیست؟ اهمیت آنها را در یک کلمه می توان ذکر کرد:پیوستگی

 

جمعیت

 

هنگامی یک جامعه محور توسعه خود راجمعیت انسانی به عنوان مهمترین محدودیت اجتناب ناپذیر قرار میدهد، در واقع اندازه جمعیت را به عنوان شاخص رشد اقتصاد(ظرفیت فرهنگی ) مد نظر قرار داده است، هر چند هنوز

هم این فرصت را دارد که به سمت پایداری اکولوژیکی حرکت کند. در نتیجه، بینشی که مبتنی بر جمعیت انسانی به عنوان محدودیت غیر قابل اجتناب است معمولا (ونه همیشه) اولویت خود را بر حداکثر استفاده از ظرفیت محیطی زیستی قرار می دهد. بدین ترتیب، جایگاه مردم که تحت تاثیر الگوهای مالکیت خصوصی قرار می گیرند

تعیین کننده موقعیت مکانی  نظام حمل و نقل خواهد بود که باعث حداکثر قطعه قطعه شدن زیستگاههای طبیعی شده وبا حذف پیوند های موجود تمامیت این زیستگاههای طبیعی را از بین می برد.

انتخاب ظرفیت محیطی زیستی(ونه ظرفیت فرهنگی ) که بیش از هر چیز تحت تاثیر جمعیت انسانی قرار دارد وبیش از آنکه بر اصول اکو لوژیکی استوار باشد متاثر از اقتصاد وسیاست است، باعث به حد اکثر رسیدن اثرات تجمعی آلودگی های صوتی و هوا، احداث سازه های مصنوعی در چشم انداز های طبیعی و در نهایت افول و نابودی جمعیت  گونه های گیاهان وجانوران بومی می شود.

تمام این اثرات نه تنها  تا مدتی پنهان و غیر قابل لمس هستند، بلکه به شکل فزاینده ای باعث تغییر زیستگاهای پایدار طبیعی به سمت زیستگاههای غیر پایدار می شود.

 

پس این اثرات در یک مقطع زمانی باعث از بین رفتن تمامیت اکولوژیکی می شوند ودر نهایت بر کیفیت حیات به شکل تقریبا اجتناب نا پذیر تاثیر منفی به جای می گذارند.

بنا براین  پرسش این است  که پس از این به کجا خواهیم رسید؟

 

 

 

 

تهیه و تنظِم محمد فرید قندی