مقدمه :
علیرغم نام (کرم قلب) که نشاندهنده درگیری اولیه قلب است محل عمده کرمها و اولین آسیب وارده در سرخرگهای ریوی است و بیماری کرم قلب باید بعنوان بیماری ریوی درنظر گرفته شود که در مرحله انتهایی آن فقط حفره راست قلب درگیر میگردد. چند روز بعد از رسیدن کرم قلب به سرخرگهای پشتی ریوی ، سلولهای اندوتلیال در اثر تروما ملتهب می شوند. نوتروفیلها به سطح اندوتلیوم می چسبند و به فضای بین سلولها وارد می شوند. با آسیب دیدن سطح سرخرگی آلبومین ، مایعات پلاسما و خون به فضای اطراف رگ راه می یابند. با این تغییرات intima با مایعات ، ضخیم شده و لکوسیتها به دیواره حمله نموده و سلولهای عضلات صاف در Tunica media تکثیر یافته و به سمت سطح داخل رگی در واکنش به فاکتور رشد آزاد شده از پلاکتها مهاجرت میکنند. متعاقب تکثیر و مهاجرت سلولهای عضلانی صاف ، کرکهایی در سطح داخلی رگ بوجود می آیند. ازدیاد این کرکها با طول دوره عفونت مرتبط است. سطح سرخرگی سگها و گربههایی که دچار عفونت شدید هستند زبر و مخملی به نظر میرسد و کارآیی این رگها کاهش می یابد. بیماری ریه بطور ثانویه متعاقب تغییرات عروق رخ میدهد. نشت پروتئین و مایعات از دیواره سرخرگ عفونی باعث بروز ادم در پارانشیم میشود. مرگ خودبخودی برخی کرمها می تواند باعث بروز ترومبوآمبولی و واکنشهای شدید التهابی گردد. بر اساس این پاتوژنز ، سیر بالینی این بیماری در سگها هم معمولاً مزمن است. بسیاری از سگهای آلوده علائمی از بیماری را تا ماهها و یا چند سال نشان نمی دهند که این به عواملی نظیر تمرین بدنی - در مواقع تمرین بدنی آسیب عروقی بیشتری صورت می گیرد - و شدت درگیری و میزان کرم بستگی دارد.
علائم بالینی به تدریج بروز می یابد و ممکن است در ابتدا به سرفه های مزمن محدود باشد. اختلال در تنفس از ملایم تا شدید، ضعف و گاهی مواقع بیهوشی پس از تمرین بدنی یا هیجان از جمله این علائم می توانند باشند. در این زمان ممکن است صدای Crackle از لوبهای پشتی ریه و قطع صدای دوم قلب شنیده شود. وقتی نارسایی احتقانی سمت راست قلب رخ داد ، تورم شکم و گاهی پاها در اثر تجمع مایعات ، بی اشتهایی ، کاهش وزن و دهیدراتاسیون معمولاً بروز می یابد. در این مرحله سوفل قلبی در سمت راست قفسه صدری ناشی از نارسایی دریچه سهلتی و ریتم غیرطبیعی قلب در اثر فیبریلاسیون دهلیزی یافتههای شایعی هستند.
متعاقب ترومبوآمبولی ناشی از مرگ خودبخودی تعدادی از کرمهای قلب ، سگ ممکن است به شدت دچار اختلال تنفس و دفع خون از دهان و مرگ شود. در سگهای کوچک جثه یک رخداد شایع دیگر هم مطرح است و آن تغییر محل کرمهای بالغ از سرخرگهای ریوی به حفره سمت راست قلب می باشد. این حالت را سندرم caval گویند که اختلال تنفس ، سوفل دریچه سهلتی قلب و هموگلوبینوری (در نتیجه همولیز مکانیکی در حفره راست قلب) و سرانجام کشنده از جمله مهمترین و شایعترین علائم آن هستند.
تشخیص :
تشخیص بیماری در سگها بوسیله آزمایش خون برای ردیابی میکروفیلاریا در گردش خون یا آنتیژنهای بالغ صورت میگیرد اما روشهای تکمیلی تشیخص هم برای تعیین شدت بیماری و انتخاب بهترین روش درمانی معمولاً نیاز است. باید دانست که تا 30 درصد سگهای آلوده حتی با وجود کرم بالغ میکروفیلاریا را در گردش خون نشان نمی دهند. عدم دیدن میکروفیلاریا نمی تواند بطور قاطع بیماری را رد کند. ردیابی آنتی ژن کرمهای بالغ که تنها توسط کرم ماده تولید می شود گرچه بسیار در تشخیص مؤثر است اما گاهی به دلیل وجود عفونت خفیف و یا حضور تنها کرم نر نمی تواند به تشخیص دقیق بیماری کمک کند و نتیجه منفی کاذب می شود.
رادیوگراف قفسه سینه در مراحل پیشرفته بیماری ممکن است بزرگ شدگی سرخرگهای ریوی ، الگوی غیرطبیعی ریه و در موارد بدتر بزرگ شدگی سمت راست قلب به چشم بیاید. اگر نارسایی احتقانی سمت راست قلب رخ داده باشد آبآوردگی صفاق و جنب محتمل است. این یافته ها می تواند در تعیین شدت بیماری و درگیری ریه به شما کمک کند اما با آنها نمی توان تعداد و حجم کرمها را تخمین زد.
در مراحل انتهایی بیماری که فیبریلاسیون دهلیزی رخ داده باشد ECG در تشخیص کمک کننده است.
اکوکاردیوگرافی امکان مشاهده مستقیم حفره های قلب و عروق وابسته به آن را به شما میدهد. همچنین امکان دیدن انگلها در حفره های سمت راست قلب ، CVC و سرخرگ اصلی ریوی هم فراهم می گردد. البته این مسئله عمدتاً در مورد بیمارانی مطرح است که از نظر بالینی و رادیوگرافی در مراحل شدید بیماری باشند.
درمان :
خطر بروز ترومبوآمبولیسم متعاقب درمان و کشته شدن کرم بالغ وجود دارد. قبلاً بیماران در 4 گروه از کمترین احتمال خطر تا بیشترین خطر از این نظر طبقه بندی می شدند اما امروزه فقط دو گروه کم خطر و با احتمال خطر بالا دسته بندی می گردند. عوامل مؤثر در این طبقه بندی عبارتند از : چقدر کرم وجود دارد (بر اساس ELISA یا اکوکاردیوگرافی) ، جثه سگ ، سن سگ (سگهای 5 تا 7 ساله از احتمال خطر بیشتری برای حضور کرمهای بزرگ برخوردارند) و درگیری شدید ریه
در بیماران با ریسک کم بروز ترومبوآمبولی (تعداد کم کرم و عدم وجود درگیری پارانشیم ریه و حتی عروق ریوی) :
1 - علائم بالینی دیده نمی شود. 2 - رادیوگراف قفسه سینه طبیعی است. 3 - تست میکروفیلاریا در گردش خون منفی است. 4 - در اکوکاردیوگرافی کرم دیده نمی شود. 5 - بیماری دیگری غیر از این مشکل ندارند.
در بیماران با ریسک خطر بالای احتمال بروز ترومبوآمبولی یک یا چند مورد ذیل وجود دارد :
1 - علائم دارند (سرفه - بیهوشی - تورم شکم) 2 - رادیوگراف قفسه سینه غیرطبیعی است. 3 - مقادیر بالایی آنتی ژن در گردش خون دارند. 4 - در اکوکاردیوگرافی کرم دیده میشود. 5 - بیماری دیگری هم غیر از این مشکل دارند.
در اینها علامت درمانی شامل استفاده از داروهایی است که گردش خون قلبی - ریوی و تورم ریه را بهبود می بخشند تا برای درمان و کشتن کرمهای بالغ و یا جراحی آماده شوند. محدود کردن تمرین بدنی و در موارد خاص حتی در قفس نگهداشتن بیمار می تواند به بهبود وضع گردش خون قلبی - ریوی کمک کند. دوز ضد التهابی کورتونها (2mg/kg,SID پردنیزولون برای 4 یا 5 روز) می تواند در کاهش التهاب ریه مؤثر باشد. داروهای مدر (1mg/kg,BID فورسماید) در مواقع وجود نارسایی سمت راست قلب مفید است. دیگوکسین برای کنترل فیبریلاسیون دهلیزی تجویز می شود. استفاده از آسپرین مورد بحث است و استفاده تجری آن توصیه نمی شود.
Melarsomine تنها داروی در دسترس برای کشتن کرمهای بالغ است که دو تزریق عضلانی 5/2 mg/kg با فاصله 24 ساعت انجام میشود. یک بار تزریق داخل عضلانی این دارو حدود 90 درصد کرمهای نر و 10 درصد کرمهای ماده را می کشد که این مسئله میتواند 50 درصد تعداد کرمها را کاهش میدهد. (بهتر است برای جلوگیری از ترومبوآمبولی دو تزریق بعدی 50 روز بعد انجام شود)
ترومبوآمبولی بعد از درمان موفق و کشتن کرمها از عواقب است. شکل خفیف آن ممکن است از نظر بالینی نمود نداشته باشد اما در موارد شدید ، حیات حیوان به خطر می افتد. برای کاهش احتمال وقوع این مسئله حیوان باید بمدت 30 تا 40 روز پس از درمان محدود شود(حتی در قفس). می توان از کورتونها و کلسیم هپارین برای جلوگیری از ترومبوآمبولی استفاده گردد.
خارج ساختن کرمها به روش جراحی از حفره سمت راست قلب روش درمانی مناسبی برای فرار از ترومبوآمبولی است اما باید دانست که این روش به ابزار و تجربه خاصی نیازمند است.
دانشمندان ماهى هایى را در ساحل کالیفرنیاى جنوبى کشف کرده اند که از لحاظ جنسى تغییر یافته اند. این کشف نگرانى هایى در میان دانشمندان به وجود آورده که فاضلاب تصفیه شده که به داخل اقیانوس ریخته مى شود حاوى مواد شیمیایى است و سیستم تولیدمثل جانوران را تحت تاثیر قرار مى دهد. جانوران دوجنسى پدیده جدیدى نیستند اما بیشتر موارد قبلى در آب هاى شیرین یافت مى شدند. طرفداران محیط زیست مى گویند این اولین مورد تحقیقات است که تاثیر فاضلاب در حیات دریایى را ثبت مى کند. سال گذشته دانشمندان کشف ماهى هاى نرى را در رودخانه مریلند گزارش کردند که در بدن خود تخم پرورش مى دادند. آنها تصور مى کنند که این ناهنجارى در اثر آلاینده هاى موجود در فاضلاب کارخانه ها، تاسیسات و دامدارى ها است. «دوریس ویدال» از مرکز تحقیقات آب کالیفرنیاى جنوبى که یک شاخه از این تحقیقات را سرپرستى مى کرد، مى گوید: «از میان این تعداد ماهى، ۱۱ قطعه داراى بافت تخمدان در بیضه ها بودند.» دانشمندان هنوز نمى دانند که این نواقص جنسى چقدر جمعیت ماهیان را تحت تاثیر قرار مى دهد. روزانه حدود یک میلیارد گالن فاضلاب تصفیه شده از طریق ۳ خط لوله به درون اقیانوس آرام تخلیه مى شود. اگرچه این فاضلاب فیلتر مى شود اما هنوز محتوى آلاینده هایى است که در بستر دریا نشت مى کنند.
دو تحقیق مرتبط نشان مى دهد که دو سوم ماهى هاى نرى که در اورنج کانتى یافت شدند ویژگى هاى تولید تخم داشتند. طى یک تجربه آزمایشگاهى در ماهیان نرى که در معرض رسوبات جمع آورى شده از خط لوله ها قرار داده شدند نیز نشانه هایى از تولید تخم به وجود آمد.
«استیو ویسبرگ» که مسئول پروژه تحقیقات آب است، مى گوید: این نتایج مطالعات بیشتر را ضرورى مى کند که مشخص شود آیا ماهى هایى که از لحاظ جنسى تغییر کرده اند در آب هاى اقیانوسى فراوان هستند یا خیر؟
به نقل از وبلاگ مسافر طبیعت
نوشته شده توسط : سید مصطفی ترحمی
ریزش مو یک فرایند طبیعی در سیر رشد و نمو بدن محسوب میشود که در همه نژادهای بشری وجود دارد. در بیشتر موارد عامل غیر طبیعی در بروز آن وجود ندارد ولی بدلیل تاثیرگذاری بر کیفیت زندگی انسانها، تلاش زیادی برای جلوگیری و درمان آن انجام میشود.
عوامل زیادی برای ریزش مو وجود دارند که شایعترین عامل تاثیر هورمونهای مردانه بر ریشه مو میباشد. به این نوع ریزش مو آلوپسی آندروژنتیک میگویند که در هر دو جنس زن و مرد ممکن است رخ دهد. در این حالت فولیکولهای مو تحت تاثیر هورمونهای مردانه قرار گرفته و تضعیف میشوند. به این ترتیب زمان رشد و قطر موها کم میشوند.
موها در مرحله رشد خود سه مرحله مشخص را طی می کنند. مرحله اول فاز آناژن یا رشد مو است که ممکن است بین 2 تا 6 سال طول بکشد و حدود 90 درصد موهای سر بطور طبیعی در این مرحله قرار دارند. مرحله بعدی فاز کاتاژن یا ریزش موقت است که حدود یک درصد موها را شامل می شود و حدود سه هفته طول می کشد. مرحله آخر که به آن مرحله استراحت یا تلوژن میگویند، ریشه مو به حداقل فعالیت خود میرسد. این مرحله سه ماه طول میکشد. تغییر در درصد موها در مراحل مختلف یکی از علل ریزش مو به حساب می آید.
کاهش تراکم موی سر اثرات مختلفی بر روی کیفیت زندگی افراد کم مو میگذارد. برخی به راحتی این عارضه را می پذیرند، در حالیکه بسیاری از مبتلایان با نگرانی زندگی میکنند و از هر دارویی برای مداوای آن استفاده می کنند.
در طاسی آندروژنتیک هورمون و ژنتیک نقش مهمی دارند. نحوه توارث وابسته به یک ژن نبوده و تحت تاثیر ژنهای مختلف است. در پسران یک خانواده طاس احتمال بیشتری برای طاسی وجود دارد و در دختران آنها این احتمال کمتر است.
آندروژن هورمون اصلی مردانه است که در مردان هم از بیضه ترشح میشود و هم غدد فوق کلیوی ولی در زنها تنها منشاء ترشح آن غدد فوق کلیوی هستند.این هورمون در بدن تغییر شکل پیدا میکند و به دی هیدروستوترون (DHT) تبدیل میشود که تاثیر بیشتری در ضعف مو میگذارد.
همانطور که گفته شد نازک شدن موها در هر دو جنس رخ می دهد. غالباً ریزش مو در مردان زودتر رخ می دهد و الگوی آن از نظر بالینی با شکل طاسی در زنان متفاوت است.
در زنان، چنانچه نامنظمی پریود، نازایی، افزایش موهای زائد، ترشح شیراز پستان و آکنه کیستی شدید وجود داشته باشد بررسی هورمونی ضرورت پیدامی کند. هورمونهای جنسی در بیشتر موارد ریزش موی زنان طبیعی هستند و دلیل اصلی ریزش مو در آنها پاسخ غیر طبیعی فولیکولهای مو به مقدار اندک آندروژنها میباشد.
بیماریهای تیروئید و سایر غدد درون ریز، اختلالات تغذیه ای، کمبود آهن، مصرف برخی داروها، عفونتهای شدید و بعضی از بیماریهای داخلی نیز میتوانند باعث ریزش مو شوند که پزشک معالج با توجه به تاریخچه بیماری و علائم بالینی و آزمایشات به وجود آنها پی برده و تحت درمان قرار میدهد.
گردن رحم نوعی بیماری است که در آن رشد بافت بدخیم از ناحیه گردن رحم نشات می گیرد و به طور نامنظم و فزایندهای تکثیر و منجر به تراریختگی آن می شود.
سرطان گردن رحم دومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان و پنجمین سرطان بعد از سرطان های ریه، پستان، روده و جسم رحم در سراسر جهان است که حدود % ۶ کل سرطان زنان را تشکیل می دهد.
با توجه به سلولی که دچار تراریختی و سرطان شده است اشکال مختلفی از سرطان گردن رحم وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. شایع ترین اشکال سرطان گردن رحم عبارتند از:
i) سرطان بافت بشره ای یا سنگفرشی (Squamous cell carcinoma)- این سرطان از شا یع ترین انواع سرطان گردن رحم است که حدود %۷۵ اشکال سرطان گردن رحم را تشکیل می دهد. این سرطان از یاختههای مفروش لایه سطحی گردن رحم شروع میشود و رشد نسبتاً آهستهای دارد و اغلب ماهها بلکه سالها طول می کشد تا به بافتهای اندام های مجاور سرایت کند. بیشتر مبتلایان این نوع سرطان، زنان ۴۰ تا ۶۰ سال هستند.
ii) سرطان غدد مترشحه مخاطی ( Adenocarcinoma) – این نوع سرطان گردن رحم معمولاً در زیر بافت پوششی گردن رحم رشد می کند و معمولاً بین سنین ۲۵ تا ۴۰ سالگی دیده می شود.
همه انواع تغییرات یاختههای گردن رحم بدخیم (سرطانی ) نیستند. در زنانی که یاختههای گردن رحم آنها دچار تغییرات غیر سرطانی شدهاند اغلب نتیجه عفونت و یا تورم آن است که در اصطلاح آسیب شناسی به آن دیسپلازی (Dysplasia) گفته می شود.
دیسپلازی گردن رحم سرطان نیست اما اطلاعات بالینی و آماری آن را عامل مقدماتی برای سرطانی شدن گردن رحم تلقی میکنند. این تغییرات اغلب در سنین ۲۵ تا ۳۵ سالگی تظاهر میکند. یاختههای دیسپلازی گردن رحم از نظر شکل در زیر میکروسکوپ شبیه یاختههای سرطانی هستند ولی مانند یاختههای سرطانی مهاجم نیستند و به بافتهای مجاور آسیبی نمی رسانند.
علائم هشدار دهنده سرطان گردن رحم
• درمراحل ابتدایی هیچ نشانه ای ندارد
• خونریزی غیر طبیعی (خونریزی ممکن است در فاصله بین عادت ماهانه شروع و قطع شود)
• خونریزی هنگام معاینه پزشکی اندامهای تناسلی
• سختی، درد و یا خونریزی به هنگام نزدیکی
• عفونت های مکرر مهبل
• درد به هنگام ادرار
• طولانی شدن بیش از حد معمول عادت ماهانه و یا خونریزی بیش از حد
• ازدیاد ترشحات مهبل ( زرد ، بدبوی)
• درد کمر
در شرایطی که سرطان گردن رحم مهاجم و به دیگر اندامها گسترش یافته باشد علاوه بر نشانه های فوق علائمی مانند یبوست، مشاهده خون در ادرار، گرفتگی مجرای ادرار، باز شدن غیر طبیعی گردن رحم و کم خونی تظاهر می کند.
سبب شناسی: سرطان زایی گردن رحم
عامل مستعد و پیشتاز در تظاهر سرطان گردن رحم مانند هر سرطان دیگری به هم خوردن نظم تقسیم یاختهها است. تحقیقات آماری و بالینی روند بدخیمی بیماری سرطان رحم را با عوامل زیر مرتبط میدانند:
• سرطان گردن رحم ارتباط شناخته شده ای با آلودگی ویروس پاپیلومای انسانی (Human Papilloma Virus) دارد. این ویروس ازطریق رابطه جنسی منتقل می شود و شرایط رفتاری ناسالم جنسی احتمال آلودگی به آن را افزایش می دهد
• ضعف سیستم ایمنی به ویژه به صورت اکتسابی (بیماری ایدز)، مصرف داروهای سرکوب ایمنی (immuno suppressor) عاملی مستعد کننده در ابتلا به سرطان دهانه رحم است
• شروع روابط جنسی در سنین پائین
• سن- تظاهر سرطان گردن رحم در سنین بلوغ و زیر ۱۸ سال بسیار نادر و در سنین ۴۰ تا ۵۵ سالگی احتمال ابتلا به آن روندی یکنواخت دارد. زنان بالای ۵۵ سال بیشتر در معرض خطر ابتلاء به سرطان گردن رحم هستند و باید بیشتر متوجه علائم هشدار دهنده این بیماری باشند
• نزدیکی با افراد متفاوت
• نزدیکی با فردی که با افراد مختلف ارتباط دارد
• بیماری های مقاربتی – سابقه عفونت های ناشی از بیماریهای مقاربتی احتمال ابتلاء به سرطان گردن رحم را افزایش میدهد
• استفاده طویل المدت از قرص های جلوگیری از حاملگی
• اعتیاد به دخانیات
• زایمان های متعدد
الگوهای غربالگری سرطان گردن رحم
آزمایش پاپ اسمیر (Papanicolaou Smear)- الگوی غربالگری سرطان گردن رحم جهت تشخیص پیدایش یاختههای پیش سرطانی و سرطانی، ردیابی انواع عفونتهای ناشی از باکتری، قارچ و ویروس در نواحی گردن رحم و مهبل است. آزمایش پاپ اسمیر پس ازشروع فعالیت جنسی سالی یک بار و پس از دو تست منفی هر ۳ سال یک بار تکرار میشود. این آزمایش معمولاً دو هفته پس از اتمام عادت ماهانه و حداقل ۴۸ ساعت پس از مقاربت جنسی توصیه میشود. پس از نتیجه مثبت آزمایش پاپ اسمیر و مشاهده ناهنجاری یاخته های گردن رحم، اقدام بعدی بررسی کولپوسکوپی (Colposcopy) گردن رحم است که بزرگنمایی 8 تا 40 برابر یاخته را امکانپذیر می کند.
• نمونه برداری یا بیوپسی (biopsy)- بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت تومور است. این آزمایش بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص سرطان گردن رحم و نوع آن به حساب می آید.
• آزمایش شیلر(Schiller test)- در این روش ابتدا اسید استیک رقیق به روی یاختهها مالیده میشود و سپس محلول ید روی آنها ریخته می شود. سپس توسط ابزاری به نام کولپوسکوپ که مجهز به بزرگنما است یاختههای گردن رحم مورد بررسی بصری قرار می گیرند.در این روش یاختههای سالم گردن رحم به رنگ قهوهای دیده می شود، در حالی که یاختههای تراریخته به رنگ سفید یا زرد نمایان میشود. این روش کاملاً بدون درد است و هیچ عوارض جانبی بر جا نمی گذارد.
اشکال مهاجم گردن رحم با بررسی بالینی مثانه، راست روده، تخمدان، جسم رحم، مهبل و آزمایش یاختههای گردن رحم تشخیص داده می شود. پس از تشخیص اولیه سرطان گردن رحم، آزمایشات تکمیلی دیگری مانند آزمایش خون، ادرار، رادیوگرافی قفسه سینه ، سی تی اسکن، کت اسکن، ام آر آی، سونوگرافی مهبل، رادیوگرافی لگنچه کلیه از طریق تزریق ماده حاجب (intravenous pyelography) برای بررسی دامنه گسترش سرطان به دیگر اندامها بکار گرفته می شود.
الگوهای درمانی سرطان گردن رحم
الگوهای درمانی بیماری سرطان گردن رحم بستگی به نوع سرطان، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، وضعیت سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد. با توجه به سن و وضعیت سلامت بیمار ممکن است یک یا ترکیبی از الگوهای درمانی زیر بکار گرفته شود:
۱- جراحی – الگوی درمانی محل ضایعه است و با توجه به وضعیت و دامنه گسترش ضایعه اعمال میشود.
در شرایطی که سرطان هنوز محدود به ناحیه گردن رحم باشد و بیمار تمایل به تشکیل خانواده داشته باشد تنها ناحیه تراریخته گردن رحم با عمل جراحی برداشته میشود.
در جراحی "هیستروکتومی ساده" (خارج کردن رحم) محل ضایعه مورد درمان قرار می گیرد و طی آن، تمامی رحم برداشته می شود و یا با توجه به دامنه گسترش یاخته های سرطانی مهاجم، شیپور و تخمدانها نیز برداشته می شود. در برخی موارد رحم، شیپور و تخمدان و غدد لنفاوی اطراف رحم نیز برداشته می شود که به آن "هیستروکتومی ورتهام" (Wertheim) گفته می شود.
۲- پرتو درمانی یا رادیوتراپی: اگر تومور، بافتهای مجاور را در بر گرفته باشد و یا انجام جراحی برای بیمار مناسب نباشد، الگوهای درمانی وسیع تری مانند رادیوتراپی پی گیری می شود. هدف از رادیوتراپی کنترل رشد سلولهای سرطانی است. تابش اشعه به محل تومور ممکن است به صورت خارجی یا داخلی باشد:
• رادیوتراپی خارجی: در این روش بیمار در معرض تشعشع قرار می گیرد. اشعه از چند زاویه مختلف از خارج از بدن به تومور هدایت می شود. این روش کاملا بدون درد است و به مدت ۷ تا ۸ هفته ادامه دارد. ولی بیمار از عوارض جانبی مانند تحریک پذیری مقعد، اسهال و خستگی مفرط ناشی از تابش پرتو شکایت می کند. اثرات اشعه ممکن است واکنشهای پوستی به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح یا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد. تهوع، استفراغ، بی اشتهایی و آسیبهای عروقی و تنفسی می تواند از دیگر عوارض جانبی رادیوتراپی باشد. همچنین رادیوتراپی ممکن است باعث سرکوب سیستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفید و ضعف سیستم ایمنی بدن و نهایتا بروز عفونت شود.
• رادیو تراپی داخلی یا براکی تراپی (Brachytherapy): براکی تراپی برای رساندن مستقیم مقدار زیادی اشعه به ضایعه بدخیم است. در این روش، در اتاق عمل با استفاده از سرنج های نازک مواد یونیزه به بدن بیمار تزریق می شود. این نوع رادیو تراپی نیز بیشتر عوارض جانبی رادیوتراپی خارجی را دارد.
رادیوتراپی داخلی یا خارجی اغلب قبل از اقدام به عمل جراحی جهت کوچک کردن ضایعه اشعه تجویز می شود.
۳- شیمی درمانی: یک درمان عمومی است و جهت از بین بردن یاخته های سرطانی پراکنده مورد استفاده قرار می گیرد. شیمی درمانی جهت پیشگیری از عود بیماری و مواردی که سرطان در بدن پخش شده تجویز می شود. استفاده از داروهای شیمیایی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می شود. عوارض جانبی شیمی درمانی عبارتند از: حالت تهوع و استفراغ، ریزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفید خون، ضعف سیستم ایمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان، کمخونی، و کاهش تعداد گلبولهای قرمز خون که ممکن است سبب خستگی، سرگیجه و احساس سرما در بیمار شود. اسهال و یبوست، و سفتی و خشکی مفاصل از دیگر عوارض جانبی شیمی درمانی است.
روشهای نوین در تشخیص و درمان سرطان گردن رحم
همانطور که پیشتر اشاره شد، سرطان گردن رحم ارتباط شناخته شده ای با آلودگی ویروس پاپیلومای انسانی (Human Papilloma Virus) دارد. این ویروس ازطریق رابطه جنسی منتقل می شود و شرایط رفتاری ناسالم جنسی احتمال آلودگی به آن را افزایش می دهد و اغلب به عنوان یک پیامد عفونت ویروسی تلقی می شود.
ویروسهای پاپیلومای انسانی ویروسهای القا کننده سرطان هستند که قابلیت تغییر دادن شکل سلولی را که آلوده میکنند، دارند و در نتیجه منجر به تکثیر خارج از کنترل سلولهای مورد نظر میشوند. این تکثیر فزاینده موجب تومور یا سرطان میشود. ویروسهای پاپیلومای انسانی مجاری تناسلی به دو دسته "کم خطر" و "پر خطر" تقسیم می شوند و تنها گروه "پر خطر" ویروس پاپیلومای انسانی مجاری تناسلی توانایی ایجاد دیسپلازی و یا سرطان گردن رحم را دارند. از روشهای نوین در تشخیص و درمان سرطان گردن رحم آزمایش "هیبرید" است که نوع ویروس را مشخص می کند و از آن برای تصمیم گیری درباره نوع درمان سرطان گردن رحم استفاده میشود.
از دیگر پیشرفتهای پیشگیری از سرطان گردن رحم تولید واکسن علیه ویروسهای "پرخطر" است که در حال حاضر مرحله دوم کارآزمایی بالینی را گذرانده و امید است در چند سال آینده برای عرضه و استفاده گسترده آماده شود.
سرطان گردن رحم یکی از شایعترین علل مرگ ناشی از سرطان در زنان است در حالی که در صورت تشخیص به موقع، قابل درمان است. معاینات منظم و دوره ای آزمایش پاپ اسمیر یکی از موثرترین اقدامات پیشگیرانه سرطان رحم و یا تراریختگی پیش سرطانی یاختههای گردن رحم (دیسپلازی) است و الگویی موفق در کاهش میزان بروز و تلفات ناشی از سرطان گردن رحم بشمار می رود.