جنگ مورچه های آتشین : جنگ جنسی!!!

در جنگ نامانوس جنس های نر و ماده  مورچه های  کوچک آتشین  روش جدیدی برای تحمیل کردن ژن های خود ایجاد نموده اند.  به نظر می رسد اسپرم مورچه های نر قادر است تا DNA جنس ماده را در تخم لقاح یافته نابود نماید و در نتیجه باعث تولد مورچه نری شود که دقیقا کپی پدرش می باشد. در ضمن ملکه ها نیز کلون های خود را ایجاد می کنند تا تبار سلطنتی را حفظ نمایند.

نتیجه این فرآیند آن است که نر ها و ماده ها دارای گنجینه های ژنی خاص خود می باشند به عبارت دقیق تر هر جنس گونه ای مجزا می باشد. شاید بتوان نرها به عنوان گونه هایی انگل در نظر گرفت که از تخم های میزبان برای تولید مثل خود استفاده می کنند.

در بسیاری از حشرات همانند زنبورهای عسل ، زنبورها و مورچه ها به منظور تولید ملکه ها و کارگرهای ماده عقیم به تولید مثل جنسی می پردازند. نرها هنگامی ایجاد می شوند که تخم ها لقاح نشده باقی بمانند. برخلاف انسان ها که نرها نیازمند ورودی ژنتیکی از پدر خود می باشند، این حشرات نر دارای ماده ژنتیکی کم تری نسبت به ماده ها هستند. با این وجود آن چه که در مورچه های آتشین Wasamannia auropunctata دیده می شود ، موردی کاملا متفاوت است.

کشف این سیستم ژنتیک فوق العاده ، به طور کاملا تصادفی توسط دانشمندان بلژیکی صورت گرفته است. این محققان هنگامی که قصد مقایسه کلونی های موجود در نواحی انسانی و جنگل های بارانی را داشتند با الگوی کاملا متمایزی مواجه شدند. آن ها پس از جمع آوری و مقایسه و تحلیل ژنوم ملکه و کارگرهای مربوط به 34 کلونی و بررسی اسپرم نمونه های نر متوجه یک الگوی غیر عادی شدند. اگرچه همانطور که انتظار می رفت کارگرها دارای مجموعه کرومورزوم های پدر و مادری بودند اما نرها فقط دارای کروموزوم های پدری و ملکه ها فقط دارای کروموزوم های مادری بودند. چنین سیستم ژنتیکی تاکنون در هیچ جانور دیگری مشاهده نشده است.

ملکه این حشرات دو نوع تخم ایجاد می کند: تخم هایی که به طور کامل دارای ژن های مادری هستند و بدون لقاح کلون های جدیدی از ملکه را ایجاد می کند و تخم هایی که فقط یک مجموعه کروموزومی مادری را حمل می کنند و به وسیله اسپرم لقاح می شوند. در این گروه برخی از تخم ها به کارگرهای عقیم تبدیل شده و برخی دیگر از تخم های لقاح شده به کلون های جنس نر تبدیل می شوند.

حالت مشابهی در برخی از ماهی ها، دوزیستان و حشرات مشاهده است. در این جانوران ژن های پدری می توانند از تخم در حال تکوین حذف شوند. اما حذف ژن های مادری پدیده ای غیر طبیعی است. علت این فرآیند هنوز ناشناخته است، اما می توان این مورد را به عنوان یکی از موارد حاد Conflict بین جنس ها در نظر گرفت.

البته این یک استراتژی خودخواهانه است که توسط ماده ها شروع می شود. بر اساس این استراتژی ملکه ها 100% ژنوم خود را به ملکه های بعدی منتقل می کنند. در نتیجه نر ها باید با این استراتژی سازش یابند یا از بین بروند از این رو، نرها با ملکه ها از طریق حذف ژن های جنس ماده از تخم لقاح یافته به مقابله می پردازند.


به نقل از وبلاگ فرگشت زیستی http://fargasht.blogsky.com

 

اپیدمیولوژی بالینی بیوتروریسم (قسمت دوم)

بیان مسئله :

هرچند صحت و سقم احتمال جنگ بیولوژیک، مورد توافق تمامی کارشناسان مربوطه نمی باشد ولی به هیچ وجه این احتمال را بطور کامل نمیتوان نادیده گرفت، زیرا در صورتی که صحت داشته باشد و در اثر سهل انگاری، به فراموشی سپرده شود چه بسا زیان ها و خسارات جبران ناپذیری به بار آورد (10). با اینحال عده کثیری از مردم، ممکن است هنوز بر این باور باشند که جنگ بیولوژیک، زائیده تخیلات نظامی است و حال آنکه امروزه جریانات سیاسی و پیشرفت های بیوتکنولوژی، این باور را تغییر داده است و در سال های آغازین هزاره سوم میلادی، لازم است خود را برای دفاع بیولوژیک، آماده کنیم، و دیگر وقت آن رسیده است که طغیان ناشی از یک بیماری منتقله از طریق مواد غذائی، یک افشانه ابری شکل کشنده ای که شبانه بر فراز شهری به حرکت در می آید و یا القاء یک بیماری مسری، به طرق مختلف، ظن احتمال وقوع بیوتروریسم را در پرسنل پزشکی و بهداشت، برانگیزد و به اقدامات پیشگیرنده، درمانی و اطلاع رسانی به موقع توسط آنان و کنترل سریع فاجعه، بپردازیم (11). بدیهی است که نیروهای نظامی، تنها جمعیت در معرض خطر برای حملات بیولوژیک نیستند بلکه تمامی اقشار، به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان کننده بالقوه یک حمله، نیازمند کسب آگاهی نسبت به اصول اساسی همه گیری شناسی عوامل مورد استفاده در جنگ بیولوژیک ، میباشند (12) و علاوه بر این بمب گذاری در بعضی از ساختمان های غیرنظامی، حاکی از این واقعیت است که هیچکس از خطر تروریسم، در امان نیست و این در حالیست که این روز ها صحبت از جنگ بیولوژیک و استفاده از عوامل عفونی به عنوان جنگ افزار بیولوژیک، میباشد که به مراتب، وحشتناکتر، کشنده تر و رنج آورتر از سلاح هائیست که تا بحال، مورد استفاده قرار می گرفته است و هرچند مداخله در جنگ ها هرگز جزو وظایف حرفه های پزشکی نبوده است (13) و به قول ابن سینا " هدف طب، حفظ  تندرستی مردم به هنگام سلامت و اعاده آن در زمان بیماری است" (5) ولی استفاده از عوامل عفونتزا و اضافه شدن این سلاح ها به مهمات جنگی تروریست ها چنین ایجاب میکند که حرفه های پزشکی و بهداشت نیز وارد معرکه شوند، چراکه دست اندرکاران بهداشت و درمان، میتوانند با تشخیص و گزارش اینگونه موارد، ازشدت آسیب های وارده بکاهند و از آنجاکه مسئولیت و تعهد جدیدی برای آنان، بوجود آمده است، لازم است در جریان اینگونه خطرات، قرار گیرند و از آگاهی های لازم، برخوردار شوند (13). همچنین لازم است دست اندرکاران دامپزشکی و کشاورزی کشور نیز توجه داشته باشند که ممکن است بیوتروریست ها از عوامل بیماریزای گیاهی و حیوانی هم استفاده نموده کشاورزی و دامپروری یک کشور را به نابودی بکشانند و زیان های اقتصادی جبران ناپذیری را تحمیل کنند و لذا متخصصین مربوطه بایستی در مورد این وقایع اطلاعات لازم را کسب نمایند تا بتوانند موارد ناشی از جنگ بیولوژیک را از آفت های طبیعی گیاهان و بیماریهای طبیعی حیوانات، باز شناسند و به موقع بتوانند از بروز طغیان ها جلوگیری نمایند(14) و بنابراین بیوتروریسم، حتی اگر یک کابوس شبانه هم باشد باید کاملا جدی تلقی شود و آمادگی های همه جانبه ای برای رویاروئی آگاهانه با آن وجود داشته باشد (15).

عوامل سببی بیو تروریسم:

 

این عوامل را به طرق مختلفی طبقه بندی نموده اند که ذیلا به برخی از آنها اشاره میگردد:

1 ـ  براساس پاتوژن های تکثیریابنده، توکسین ها یا تعدیل کننده های بیولوژیک (Biomodulator)

2 ـ  براساس هدف مورد نظرشان که ضد انسانی، ضد حیوانی و یا ضد گیاهی باشد.

3 ـ  براساس دارا بودن یا فقدان قدرت انتقال ثانویه (16). در طبقه بندی جدول 1 ـ  به عوامل بیولوژیک با قدرت تکثیر یابنده و قابلیت انتقال و انتشار و بیماریزائی مختلف، پرداخته شده است

جدول 1 ـ  عوامل سببى بیوتروریسم

ویژگیهاى گروه " الف" :

*  به آسانی منتشر میشوند و یا از فردی به فرد دیگر، انتقال می یابند.

*  موارد مرگ زیادی به بار می آورند و اثرات مهمی بر بهداشت عمومی، اعمال می نمایند.

*  باعث ایجاد وحشت عمومی و از هم پاشیدگی جامعه، میگردند.

*  جهت جبران لطمات بهداشتی ناشی از آنها و سازماندهی مجدد، نیاز به عملیات ویژه ای میباشد.

عوامل بیماریزاى گروه " الف" :

*  واریولا ماژور (عامل آبله) 0

*  باسیلوس آنتراسیس ( عامل سیاه زخم) 0

*  یرسینیا پستیس (عامل طاعون) 0

*  کلوستریدیوم بوتولینوم (عامل بوتولیسم) 0

*  فرانسیسلا تولارنسیس (عامل تولارمی) 0

*  فیلوویروسها.

ـ  تب هموراژیک ابولا.

ـ  تب هموراژیک ماربورگ.

*  آرنا ویروسها.

ـ  لاسا (تب لاسا) 0

ـ  جونین (تب هموراژیک آرژانتینی) 0

ویژگیهاى گروه "ب" :

*  با سهولت نسبی، انتشار می یابند.

*  بیماری با شدت متوسط  و مرگ و میر پائینی به بار می آورند.

*  نیاز به اقدامات تشخیصی خاص و نظارت بعدی دارند.

عوامل بیماریزاى گروه " ب" :

*  کوکسیلا بورنیتی (تب (Q

*  گونه های بروسلا (بروسلوز( 0

*  بورخولدریا مالئی (گلاندرز( 0

*  ویروسهای آلفا.

ـ  آنسفالیت ونزوئلائی.

ـ  آنسفالیت اسبی شرقی و غربی.

*  کلوستریدیوم پرفرنژنس.

*  آنتروتوکسینB  استافیلوکوک.

*  گونه های سالمونلا.

*  شیگلا دیسانتریه.

*  اشریشیا کولی  O157:H7  .

*  ویبریو کلرا.

*  کریپتوسپوریدیوم پاروم.

ویژگیهاى گروه " ج" :

شامل پاتوژن های نوپدیدی که با بهره گیری از مهندسی ژنتیک، قابلیت تغییر به منظور تولید و انتشار انبوه را دارا میباشند، زیرا:

*  در دسترس هستند.

*  به آسانی قابل تولید و انتشار میباشند.

*  دارای قابلیت بالقوه ایجاد بیماری در سطح وسیع، کشندگی زیاد و اثرات تخریبی عظیم بر پیکره بهداشت، میباشند.

عوامل بیماریزاى گروه " ج" :

*  ویروس نیپا (Nipah).

*  ویروسهای هانتا.

*  ویروس های عامل تب های هموراژیک منتقله از طریق کنه.

*  ویروسهای مولد آنسفالیت منتقله از طریق کنه.

*  ویروس عامل تب زرد.

*  مایکوباکتریوم توبرکولوزیس مقاوم به چندین دارو (17).

 

جالب توجه است که براساس منطق نظامی ها یک جنگ افزار بیولوژیک مناسب باید از قابلیت اطمینان بالائی برخوردار بوده، قابل هدفگیری دقیق به سمت دشمن باشد، با قیمت نازل، قابل تهیه باشد، از قابلیت تولید افشانه پایدار برخوردار بوده و ضمنا باعث ایجاد همه گیری در سطح محدودی بشود و لذا بر این اساس مناسبترین جنگ افزارهای موجود را شامل عوامل مولد سیاه زخم، طاعون، تولارمی، بروسلوز، تب  Q  ، آنسفالیت های اسبی، تب های خونریزی دهنده و آبله، ذکر کرده اند (2).

 گاهی یک عامل بیولوژیک، بعنوان یک ارگانیسم تغییریافته بوسیله مهندسی ژنتیک که مقاوم به تمامی واکسن ها و داروها با قابلیت سرایت زیاد و توانائی آسیب رسانی به هزاران نفراست در نظر گرفته میشود و لذا میزان سوء ظن و سعی و کوشش ما در ارتباط  با یک حمله بیولوژیک باید در حد بالائی باشد !  چرا که چنین حملاتی دارای الگوی قابل پیش بینی نمی باشند. علاوه براین یک طغیان کوچک بیماری ممکن است به منزله اولین زنگ خطر بروز حمله بسیار عظیمی باشد و لذا تشخیص زودرس و بر قراری اقدامات پیشگیرنده ای نظیر مصرف واکسن یا آنتی بیوتیک های موثر، میتواند منجر به نجات جان هزاران نفر انسان شود.

 

 

 

زنگ خطر انقراض برای 800 گونه به صدا درآمد

 
سیفاکای تاج طلایی، نوعی لمور که تنها در ماداگاسکار یافت می شود
آخرین فرصت برای دیدن این حیوانات؟
پژوهشگران نقشه نقاطی در جهان که زیستگاه حیوانات و گیاهانی است که با خطر قریب الوقوع انقراض مواجه هستند را تهیه کرده اند.
این فهرست که با مشارکت وسیع گروه های هوادار محیط زیست تهیه شده است نزدیک به 800 گونه را که به گفته فعالان در صورت عدم اتخاذ تدابیر فوری به زودی ناپدید خواهند شد شامل می شود.
اکثر این گونه ها تنها در یکی از این نقاط، عمدتا در نواحی استوایی، زیست می کنند.
محققان با انتشار مقاله ای در نشریه "اقدامات آکادمی ملی علوم" گفتند که حفاظت از برخی از این نقاط سالانه تنها کمتر از هزار دلار هزینه بر می دارد.
استوارت بوچارت، مدیر هماهنگی برنامه گونه های جهانی در موسسه "BirdLife International" که از جمله یکی از گروه های تهیه کننده این گزارش است گفت: "محافظت از این مجموعه نقاط تنها کاری نیست که باید بکنیم؛ اما اگر آنها را حفاظت نکنیم شکی نیست که منقرض خواهند شد."
هدف: به صفر رساندن موارد انقراض
گروه های حاضر در این ائتلاف که شامل 13 موسسه مختلف است تحت عنوان "ائتلاف برای به صرف رساندن موارد انقراض" (AZE) فعالیت می کنند.
آنها به کمک پایگاه داده های خود فهرست 595 نقطه در جهان را که حاوی دست کم یکی از گونه های طبقه بندی شده به عنوان "در معرض خطر" یا "به شدت در معرض خطر" است تهیه کرده اند.
مائویی پاروتبیل-
بسیاری از این گونه ها در جزایر زندگی می کنند
هر کدام از این نقاط یا تنها زیستگاه گونه های این فهرست است یا حاوی 95 درصد جمعیت آن گونه خاص.
برخی از این نقاط حاوی تنها یک گونه از این جانوران در معرض خطر است.
794 گونه یادشده شامل پرندگان، پستانداران، دوزیستان، درختان سوزنی و برخی از خزندگان هستند.
اکثریت این نقاط مهم در نواحی استوایی زمین و اکثرا در کشورهای درحال توسعه قرار دارند.
این نقاط عموما در مناطقی واقع هستند که تراکم جمعیت انسانی آنها بالاست؛ تنها اقلیتی از آنها تحت حفاظت کامل قرار دارند.
هزینه حفاظت
جان فا، مدیر علوم حفاظت از محیط زیست در گروه "حیات وحش دورل" (Durrell Wildlife)، کار کردن با بومیان را کلید موفقیت برای نجات گونه های در معرض خطر می داند.
وی به بی بی سی گفت: "استراتژی ما تنها این نیست که بر حیوانات تمرکز کنیم بلکه همچنین همکاری با جوامع محلی است تا کاری برای امرار معاش آنها کرده باشیم."
ائتلاف گروه های حامی محیط زیست، "ای زی ای"، هزینه سالانه حفاظت از هر یک از این 595 نقطه مهم را حساب کرده و نتیجه گرفته است که این هزینه طیف بسیار وسیعی از 470 دلار گرفته تا 3 میلیون و 500 هزار دلار را می پوشاند.
اما علیرغم هزینه سنگین نگاهداری از برخی از این نقاط، استوار بوچارت خوشبین است که دست کم برخی از آنها را می توان به درستی محافظت کرد.
وی گفت این موضوع که این گونه ها به تنها یک زیستگاه محدود هستند استدلالی بسیار قدرتمند برای عموم مردم است، بنابراین آنها احتمالا مایل به کمک برای حفاظت از آنها خواهند بود.
وی افزود: "نمی توان دانست یا پیش بینی کرد که برای این گونه ها چقدر وقت باقی مانده است؛ اما مسلما اگر این نقاط تحت حفاظت قرار نگیرد طی چند دهه آینده از میان خواهند رفت."

اپیدمیولوژی بالینی بیوتروریسم (قسمت اول)

خلاصه:

بیوتروریسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل میکربی یا فراورده های آنها یا به عبارت جامع تر ، استفاده از عوامل بیولوژیک، به منظور ارعاب یا هلاکت  انسانها و نابودی دامها یا گیاهان و هرچند افکار و بعضا اعمال بیوتروریستی، درسطح محدودی از دیرباز سابقه داشته است ولی اخیرا در سطح وسیعی در محافل پزشکی و بهداشت، مطرح گردیده ، بیش از بیست جنگ افزار بیولوژیک را شناسائی و براساس میزان کارائی آنها، طبقه بندی نموده اند و جدیت موضوع در حدیست که برخی از کشورها به تولید این سلاح ها پرداخته و بعضی دیگر، پرسنل ارتش خود را علیه برخی از عوامل میکربی بیوتروریسم، واکسینه کرده جهت ارتقاء آگاهیهای عمومی و مخصوصا افراد در معرض خطر، قدمهای موثری برداشته اند و علاوه بر اینها در نیمه دوم سال 2001 میلادی  در  ایالات متحده آمریکا از جنگ افزار آنتراکس، استفاده شده است0 ضمنا هرچند منحنی همه گیری ناشی از بیوتروریسم، ممکن است کاملا شبیه منحنی همه گیریهای طبیعی باشد ولی از آنجا که ممکن است گاهی تفاوتهائی با یکدیگر داشته باشند لذا توصیه شده است جهت تشخیص زودرس حملات بیوتروریستی، به وضعیت طبیعی، روند همیشگی و سایر کلید های همه گیری شناختی بیماریها و بویژه بیماریهای بومی هر منطقه توجه و نظارت کامل داشته باشیم و آموزش جنبه های پزشکی و بهداشتی دفاع بیولوژیک، تهیه واکسن و سایر فراورده های پیشگیرنده و درمانی که یک وظیفه پزشکی و بهداشتی و نه یک اقدام نظامی است را نیز مدّ نظر قرار دهیم  و در عین حال با منع تولید و استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک، محورهای صلح آمیز بین کشورها را تقویت و از طرح مسائل تنش زا و جنگ افروز، که نهایتا ممکن است به جنگ بیولوژیک، بیانجامد اکیدا خودداری کنیم.

تاریخچه و مبانی

"بیوتروریسم" عبارتست از ایجاد ترس و وحشت، با بهره گیری از عوامل زیست شناختی مختلف، جنگ افزار بیولوژیک (Biological  weapon)عبارتست از وسیله ای که به منظور انتشار عمدی ارگانیسم های مولد بیماری یا فراورده های آنها توسط  غذا، آب، حشرات ناقل یا به صورت افشانه (آئروسل) ، به کار برده میشود (1) و جنگ بیولوژیک  Biological  warfare)) عبارتست از استفاده از عوامل بیولوژیک، اعم از باکتریها، ویروسها ، گیاهان، حیوانات000 و فراورده های آنها به منظور اهداف خصمانه (2) ولی در عمل، واژه " بیوتروریسم" را هم به معنی ارعاب و هم به مفهوم جنگ بیولوژیک، مورد استفاده قرار میدهیم.

هرچند بیوتروریسم، یکی از معضلات نوپدید بهداشت عمومی و عامل تهدید کننده کنترل عفونت، به حساب می آید (3) و طی دهه آخر قرن بیستم، واژه های مرتبط  با آن نظیر حمله بیولوژیک (B. attack) ، جنگ افزار بیولوژیک، دفاع بیولوژیک B. defense) ) و آموزش دفاع بیولوژیک (education  Biodefense) برای اولین بار به فرهنگ واژه های پزشکی و بهداشت، افزوده شد ولی واقعیت اینست که افکار و اعمال بیوتروریستی همواره در اقوام مهاجم، افراد افزون طلب و رقبای سیاسی ـ  اقتصادی از یکطرف و افکار مدافعه گرانه یا تلافی جویانه در افراد، ارتش ها و دولت ها و شخصیت های مورد تهدید، از طرف دیگر، از هزاران سال قبل وجود داشته و گاهی ظاهر افسانه گونه و باورناکردنی به خود گرفته است. مثلا در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که اولین دائره المعارف پزشکی به زبان فارسی محسوب میشود و توسط  دانشمند ایرانی، سیداسماعیل جرجانی در قرن ششم هجری شمسی، تالیف گردیده است آمده است که: "بعضی از ملوک، کنیزکان را به زهر، بپرورند چنانکه خوردن آن ایشان را عادت شود و زیان ندارد. این از بهر آن کنند تا آن کنیزک را به تحفه (هدیه) یا به حیله دیگر به خصمی که ایشان را بًوَد برسانند تا به مباشرت آن کنیزک، هلاک شوند 000 (4) و ابن سینا نیز در اوائل هزاره دوم میلادی در دائره المعارف " قانون در طب" همین مطلب را بیان نموده (5)، دکتر الگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی، سم مزبور را  " هند گیاه البیش" نامیده که نوعی سم بیولوژیک به حساب می آید (6). جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و  خُفِ عَلائی رهنمود های جالب توجهی را در رابطه با پیشگیری از بیوتروریسم گوارشی که در آن زمان رایجترین راه ارعاب و هلاکت مخفیانه شخصیت ها و رقبا بوده است ارائه داده، متذکر میشود " کسانی را که از این کار، اندیشه باشد احتیاط  آنست که طعامی که طعم آن قوی باشد نخورند مثلا طعامی که سخت ترش یا سخت شیرین یا سخت شور یا سخت تیز (تند)  باشد نخورند، از بهر آنکه کسانیکه خواهند کسی را چیز های زیانکار دهند، به چنین طعام هائی مزه آن بپوشند و لذا آنجا که تهمت اینکار باشد هیچ نباید خورد و اگر ضرورت افتاد چنان جای گرسنه و تشنه حاضر نباید شد 000 (7). علاوه بر اینها به گواهی تاریخ، بسیاری از رهبران و شخصیت های مذهبی را با مواد بیولوژیک به شهادت رسانده اند و حتی در قرن چهاردهم میلادی نیروهای مهاجم تاتار،  با پرتاب اجساد قربانیان طاعون به داخل شهر Kaffa باعث ابتلاء تعداد زیادی از آنها و قتل عده کثیری از آنان گردیده (8)، ژاپن در جنگ جهانی دوم و شوروی سابق به هنگام محاصره شهر استالینگراد بوسیله آلمان ها در سطح وسیعی از سلاح های بیولوژیک، استفاده کرده اند (9) . به طوری که طی سال های 1767-1754 در حمله فرانسوی ها به سرخپوستان بومی آمریکا نیروهای انگلستان با چهره ای ظاهرا بشردوستانه به کمک سرخپوستان بومی برخاسته، با اهدای ملحفه، دستمال و پارچه های آغشته به ویروس آبله به آنان عده کثیری را به کام بیماری و مرگ می کشاند، طی جنگ جهانی اول، ارتش آلمان به آلوده کردن علوفه حیوانات و احشامی که برای متفقین ارسال می شده است پرداخته، گوسفندانی که از  رومانی به روسیه ارسال می شده اند را با باسیل آنتراکس و بورخولدریا مالئی، آلوده می کند و دست به آلوده کردن 4500 راس قاطر متعلق به سواره نظام فرانسه با بورخولدریا مالئی می زند، ژاپن در سال های 1945-1932 در شهر مَنچوری چین، اهداف مرتبط با جنگ های بیولوژیک خود را در زندانیان این شهر به آزمون می گذارد و زندانیان را پس از آلوده کردن به باسیل آنتراکس، مننگوکوک، شیگلا، بورخولدریا مالئی، سالمونلا، ویبریوکلرا، یرسینیا پستیس، ویروس آبله و سایر عوامل عفونتزا مورد مطالعه قرار داده تعدادی از شهرهای کشور چین را مورد حملات بیولوژیک، قرار میدهد و منابع آب و غذای آنان را با عامل سیاه زخم، شیگلا، سالمونلا، ویبریو کلرا و یرسینیا پستیس، می آلاید و محیط های کشت عوامل میکربی را به سوی خانه های مسکونی، پرتاب نموده و یا بوسیله هواپیما های نظامی و به صورت افشانه به سوی آنها شلیک می نماید و حتی در حملات هوائی خود هربا ر حدود پانزده میلیون کک آلوده به باسیل طاعون را به سوی مردم آن کشور، رها می نماید و گاهی شراره های این آتش افروزی، دامنگیر خود او نیز می شود به طوری که در سال 1942 در اردوگاه چکیانگ ، حدود ده هزار نفر از افراد ارتش ژاپن دچار وبا ، اسهال خونی و طاعون شده حدود 1700 نفر آنان قربانی این بیماری ها گردیده و بعدا مشخص می شود که منبع این همه گیری ها را جنگ افزارهای بیولوژیکی تشکیل می دهد که به منظور اهداف بیوتروریستی به وسیله خود ژاپنی ها تهیه شده بوده است و بار دیگر ارتش آلمان در سال 1945 در شمال غربی Bohemia منابع عظیم آب آشامیدنی مردم را آلوده به فاضلاب می نماید و نیروهای انگلیس و آمریکا نیز بارها به تولید و مصرف این سلاح ها پرداخته با بهره گیری از تکنولوژی جدید به مدرنیزه کردن این سلاح ها پرداخته اند (30) و در مجموع، اغلب کشورهای صنعتی جهان و در راس آنها روسیه، آمریکا، انگلستان، فرانسه، ژاپن و کانادا انواع سلاح های بیولوژیک را تولید و بعضا مورد استفاده نیز قرار داده اند به طوری که از باسیل آنتراکس، هر شش کشور، از کوکوباسیل بروسلا کشورهای روسیه، آمریکا، فرانسه و کانادا،  از کلامیدیا پسیتاسی، روسیه از مایکوباکتریوم توبرکولوزیس، فرانسه، آلمان، ژاپن، انگلستان و آمریکا از بورخولدریا مالئی، فرانسه، ژاپن، انگلستان و روسیه از توکسین تتانوس، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه از ویبریو کلرا، آلمان، ژاپن، انگلستان و روسیه از یرسینیا پستیس، فرانسه، انگلستان، آمریکا و روسیه از ویروس ابولا، ژاپن از ویروس عامل تب خونریزی دهنده کره ای، تمامی این کشورها به جز آلمان از توکسین بوتولینوم، فرانسه، ژاپن، انگلستان، آمریکا و روسیه از توکسین Ricin (سم کرچک) ، انگلستان ار آنتروتوکسین B استافیلوکوک، ژاپن، از سم مار و توکسن ماهی (Tetrodotoxin) ، آمریکا از قارچ کوکسیدیوایدس ایمیتیس، ژاپن از عامل مالاریا، آلمان از علــــف هرزه و آمریکا و روسیه، از پاتوژن های گیاهان (Phytopathogens) آمریکا و روسیه، استفاده نموده یا به تولید آن اقدام کرده اند (31) و همه این وقایع، حاکی از قدمت افکار و ندرتا اعمال بیوتروریستی است ولی از آنجا که طی چند سال اخیر در نوشته های پزشکی و ایستگاه های مختلف  Internet  مقالات بی شماری در زمینه بیوتروریسم نگاشته شده است و اخبار و اطلاعاتی مبنی بر تولید جنگ افزار های بیولوژیک و حتی استفاده از آنها بوسیله برخی از کشور ها در دست میباشد و بدینوسیله بهداشت عمومی، تهدید شده است شکی باقی نمی ماند که لازم است درس " جنبه های پزشکی و بهداستی دفاع بیولوژیک" در برنامه آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی  و بویژه رشته فوق تخصصی  بیماریهای عفونی و گرمسیری، گنجانده شود.

 

تهیه وتنظیم : میلاد لگزیان ومحمد فرید قندی